Quran Text Translations Spread Documents

Mohsen Gharaati


Change Log

Update fa.gharaati
Tue, 12 Apr 2022 02:06:14 +0430
-1,5 +1,5
به نام خداوند بخشنده‌ى بخشنده‌ی مهربان.
سپاس و ستایش مخصوص خداوندى خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
[خدایى [خدایی که] بخشنده و مهربان است.
[خدایى [خدایی که] مالک روز جزاست.
[خدایا!] تنها تو را مى‌پرستیم می‌پرستیم و تنها از تو یارى مى‌جوییم. یاری می‌جوییم.
-7 +7
راه کسانى کسانی که به آنان نعمت دادى، دادی، نه کسانى کسانی که مورد غضب واقع شدند و نه گمراهان.
-9,2 +9,2
آن کتاب [با عظمت که] در [حقّانیت] آن هیچ تردیدى تردیدی راه ندارد، راهنماى راهنمای پرهیزکاران است.
[متّقین] کسانى کسانی هستند که به غیب ایمان دارند و نماز را به پاى مى‌دارند پای می‌دارند و از آنچه به آنان روزى روزی داده‌ایم، انفاق مى‌کنند. می‌کنند.
-13,58 +13,58
کسانى کسانی که کفر ورزیده‌اند، براى برای آنها یکسان است که هشدارشان بدهى بدهی یا هشدارشان ندهى، ندهی، آنان ایمان نخواهند آورد.
خداوند بر دل‌ها و بر گوش آنان مهر زده است و در برابر چشمانشان پرده‌اى پرده‌ای است و عذاب بزرگى بزرگی در انتظار آنهاست.
و گروهى گروهی از مردم کسانى کسانی هستند که مى‌گویند: می‌گویند: «به خدا و روز قیامت ایمان آورده‌ایم!» در حالى حالی که ایمان نیاورده‌اند.
آنان با خداوند و مؤمنان نیرنگ مى‌کنند می‌کنند در حالى حالی که جز خودشان را فریب نمى‌دهند، نمی‌دهند، امّا نمى‌فهمند! نمی‌فهمند!
در دل‌هاى دل‌های آنان یک نوع بیمارى بیماری است؛ خداوند بر بیمارى بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغ‌هایى دروغ‌هایی که مى‌گفتند، می‌گفتند، عذاب دردناکى دردناکی در انتظار آنهاست.
و هنگامى هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید!» مى‌گویند: می‌گویند: «ما فقط اصلاح کننده‌ایم!»
آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولى نمى‌فهمند. ولی نمی‌فهمند.
و چون به آنان گفته شود: «شما نیز همان‌گونه که [سایر] مردم ایمان آورده‌اند، ایمان آورید!» می‌گویند: «آیا ما نیز همانند ساده‌اندیشان و سبک‌مغزان، ایمان بیاوریم؟!» آگاه باشید! آنان خود بى‌خردند، ولى نمى‌دانند. بی‌خردند، ولی نمی‌دانند.
و چون با اهل ایمان ملاقات کنند، می‌گویند: «ما [نیز همانند شما] ایمان آورده‌ایم»؛ ولى ولی هرگاه با [همفکرانِ] شیطان‌صفت خود تنها شوند، مى‌گویند: می‌گویند: «ما با شماییم، ما فقط [اهل ایمان را] مسخره مى‌کنیم». می‌کنیم».
خداوند آنان را به استهزا مى‌گیرد می‌گیرد و آنان را در طغیانشان مهلت مى‌دهد می‌دهد تا سرگردان شوند.
آنان کسانى کسانی هستند که به بهاى بهای [از دست دادن] هدایت، خریدار ضلالت و گمراهى گمراهی شدند؛ امّا این داد و ستد، سودشان نبخشید و در شمار هدایت‌یافتگان درنیامدند.
مَثل آنان (منافقان)، مَثل کسى کسی است که آتشى آتشی افروخته [تا از تاریکى، رهایى تاریکی، رهایی یابد]، پس چون آتش، اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنایى روشنایی و نورشان را ببرد و آنان را در تاریکى‌هایى تاریکی‌هایی که [هیچ] نمى‌بینند، نمی‌بینند، رهایشان کند.
آنان [از شنیدن حقّ] کر و [از گفتن حقّ] گنگ و [از دیدن حقّ] کورند، پس ایشان [به سوى سوی حقّ] بازنمى‌گردند. بازنمی‌گردند.
یا چون [گرفتاران در] بارانى بارانی تند از آسمانند که در شبی تاریک همراه با رعد و برق [در بیابان] ببارد، [آنان] از ترس صاعقه‌ها و بیم مرگ، انگشتان خود را در گوش‌هایشان قرار مى‌دهند، و[لى] می‌دهند، و[لی] خداوند بر کافران احاطه دارد.
نزدیک است که [روشنایى [روشنایی خیره‌کننده‌ی] برق، نور چشمانشان را برباید. هرگاه که [برق آسمان در آن صحراى صحرای تاریک و بارانى] براى بارانی] برای آنان بدرخشد، [چند گامى] گامی] در پرتو آن راه مى‌روند؛ ولى می‌روند؛ ولی همین که تاریکى، تاریکی، ایشان را فراگیرد، می‌ایستند و اگر خداوند بخواهد، شنوایى شنوایی و بینایى بینایی آنان را [از بین] مى‌برد، می‌برد، همانا خداوند بر هر چیزى چیزی تواناست.
اى ای مردم! پروردگارتان را که شما و پیشینیان شما را آفرید، پرستش کنید تا اهل تقوا شوید.
آن [خداوندى] [خداوندی] که زمین را براى برای شما فرشى فرشی [گسترده] و آسمان را بنایى بنایی [افراشته] قرار داد و از آسمان، آبى آبی فروفرستاد و به وسیله‌ی آن از میوه‌ها، روزى براى روزی برای شما بیرون آورد، پس براى برای خداوند شریک و همتایى همتایی قرار ندهید با آن که خودتان مى‌دانید می‌دانید [که هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند و نه روزى مى‌دهند]. روزی می‌دهند].
و اگر در آنچه بر بنده‌ى بنده‌ی خود [از قرآن] نازل کرده‌ایم، تردید دارید، یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر از خداوند، بر این کار دعوت کنید، اگر راست مى‌گویید! می‌گویید!
پس اگر این کار را نکردید، که هرگز نتوانید کرد، از آتشى آتشی بترسید که هیزمش مردم [گناهکار] و سنگ‌ها هستند و براى برای کافران مهیا شده است.
و به کسانى کسانی که ایمان آورده و کارهاى کارهای شایسته انجام داده‌اند، مژده بده که برایشان باغ‌هایى باغ‌هایی بهشتی است که نهرها از پاى پای [درختان] آن جارى جاری است، هرگاه میوه‌اى میوه‌ای از آن [باغ‌ها] روزى روزی آنان شود، می‌گویند: «این همان است که قبلاً نیز به ما روزى روزی داده شده بود.» در حالى حالی که همانند آن نعمت‌ها به ایشان داده شده است، [نه خود آنها] و براى برای آنان در بهشت همسرانى همسرانی پاک و پاکیزه است و در آنجا جاودانه‌اند.
خداوند پروا ندارد از این که به پشه‌اى پشه‌ای یا فراتر از آن [در کوچکی] مثال بزند، پس آنهایى آنهایی که ایمان دارند، مى‌دانند می‌دانند که آن [مثال، گویاى] حقیقتى گویای] حقیقتی است از طرف پروردگارشان، ولى کسانى ولی کسانی که کفر ورزیده‌اند، [بهانه‌جویى [بهانه‌جویی کرده،] مى‌گویند: می‌گویند: «خداوند از این مثل چه منظورى منظوری داشته است؟» [آرى،] [آری،] خداوند بسیارى بسیاری را بدان [مثال] گمراه و بسیارى بسیاری را بدان هدایت مى‌فرماید. می‌فرماید. [امّا آگاه باشید که] خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمى‌کند. نمی‌کند.
[فاسقان] کسانى کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آن که محکم بستند، مى‌شکنند، می‌شکنند، و پیوندهایى پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع مى‌نمایند، می‌نمایند، و در زمین فساد مى‌کنند، می‌کنند، قطعاً آنان زیانکارانند.
چگونه به خداوند کافر مى‌شوید، می‌شوید، در حالى حالی که شما [اجسام بى‌روح بی‌روح و] مردگانى مردگانی بودید که او به شما زندگى زندگی بخشید، سپس شما را مى‌میراند می‌میراند و بار دیگر شما را زنده مى‌کند، می‌کند، سپس به سوى سوی او بازگردانده مى‌شوید. می‌شوید.
اوست آن کسی که آنچه در زمین است، همه را براى برای شما آفرید، سپس به آفرینش آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان، استوار نمود و او بر هر چیزى چیزی آگاه است.
و [به یاد آور] هنگامى هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بر آنم که در زمین جانشینى جانشینی قرار دهم.» فرشتگان گفتند: «آیا کسى کسی را در زمین قرار مى‌دهى می‌دهی که در آن فساد کند و خون‌ها بریزد؟ در حالى حالی که ما با حمد و ستایش، تو را تنزیه و تقدیس مى‌کنیم.» می‌کنیم.» خداوند فرمود: «به راستی من حقایقى حقایقی را مى‌دانم می‌دانم که شما نمى‌دانید.» نمی‌دانید.»
و خداوند همه‌ى همه‌ی اسماء (حقایق و اسرار هستى) هستی) را به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى‌گویید، می‌گویید، [و از آدم شایسته‌ترید،] از اسامى اسامی اینها به من خبر دهید.»
فرشتگان گفتند: «پروردگارا! تو پاک و منزهى! منزهی! ما چیزى چیزی جز آنچه تو به ما آموخته‌اى نمى‌دانیم، آموخته‌ای نمی‌دانیم، همانا تو داناى حکیمى!» دانای حکیمی!»
[خداوند] فرمود: «اى «ای آدم! فرشتگان را از نام‌هاى نام‌های آنان خبر ده!» پس چون آدم آنها را از نام‌هایشان خبر داد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که اسرار آسمان‌ها و زمین را مى‌دانم می‌دانم و آنچه را آشکار مى‌کنید می‌کنید و آنچه را پنهان مى‌داشتید، مى‌دانم؟» می‌داشتید، می‌دانم؟»
و هنگامى هنگامی که به فرشتگان گفتیم: «براى «برای آدم سجده کنید.» همگى همگی سجده کردند. جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر کرد، و از کافران گردید.
و گفتیم: «اى «ای آدم! تو با همسرت در این باغ سکونت کن و از آن هر چه مى‌خواهید می‌خواهید به فراوانى فراوانی و گوارایى گوارایی بخورید، امّا به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید شد.»
پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت و آنان را از باغى باغی که در آن بودند، بیرون کرد و [در این هنگام به آنها] گفتیم: «[از این جایگاه] فرود آیید! در حالى حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود و براى برای شما در زمین قرارگاه و تا وقتى وقتی معین بهره و برخوردارى برخورداری خواهد بود.»
پس آدم از سوى سوی پروردگارش کلماتى کلماتی دریافت نمود، [و توبه کرد،] پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبه‌پذیر مهربان است.
گفتیم: «همگى «همگی از آن [جایگاه] فرود آیید، و آن‌گاه که هدایتى هدایتی از طرف من براى برای شما آمد، پس کسانى کسانی که از هدایت من پیروى پیروی کنند، نه برایشان بیمى بیمی است و نه غمگین خواهند شد.»
و[لى] کسانى و[لی] کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود.
اى ای فرزندان اسرائیل! نعمتم را که به شما ارزانى ارزانی داشتم، به خاطر بیاورید و به پیمانم [که بسته‌اید] وفا کنید، تا من [نیز] به پیمان شما وفا کنم و تنها از من پروا داشته باشید.
و به آنچه [از قرآن] نازل کردم، ایمان بیاورید که آنچه را در کتاب شما [از نشانه‌های آن] آمده است، تصدیق مى‌کند می‌کند و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید.
و حقّ را با باطل نپوشانید و حقیقت را با این که مى‌دانید، می‌دانید، کتمان نکنید.
و نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و همراه با رکوع­کنندگان، رکوع‌کنندگان، رکوع نمایید.
آیا مردم را به نیکى نیکی دعوت می‌کنید و خودتان را فراموش مى‌نمایید؟ می‌نمایید؟ با این که شما کتاب [آسمانى] [آسمانی] را مى‌خوانید. می‌خوانید. آیا هیچ فکر نمى‌کنید؟ نمی‌کنید؟
و از صبر و نماز یارى یاری جویید، [و با شکیبایى شکیبایی و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید،] و این کار جز براى برای خاشعان، دشوار و سنگین است.
آنان که مى‌دانند می‌دانند به پیشگاه پروردگارشان حاضر خواهند شد و به سوى سوی او بازمی‌گردند.
اى بنى‌اسرائیل! ای بنی‌اسرائیل! نعمتم را که به شما ارزانى ارزانی داشتم، به خاطر بیاورید، و [نیز به یاد آورید که] من، شما را بر جهانیان، برترى برتری بخشیدم.
و از روزى روزی بترسید که کسى کسی مجازات دیگرى دیگری را نمى‌پذیرد نمی‌پذیرد و شفاعتى شفاعتی از کسى کسی پذیرفته نمى‌شود نمی‌شود و غرامتى غرامتی از او قبول نخواهد شد، و [به هیچ صورت] یارى یاری نخواهند شد.
و [نیز به خاطر بیاورید] آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان رهایى رهایی بخشیدیم، که همواره شما را به بدترین صورت آزار مى‌دادند، می‌دادند، پسران شما را سر مى‌بریدند می‌بریدند و زنان شما را [براى کنیزى] [برای کنیزی] زنده نگه مى‌داشتند می‌داشتند و در این امر، براى برای شما آزمایشی بزرگ و سخت از طرف پروردگارتان بود.
و هنگامى هنگامی که دریا را براى برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم، در حالى حالی که شما تماشا مى‌کردید. می‌کردید.
و هنگامى هنگامی که با موسى موسی چهل شب وعده گذاردیم و شما پس از [آمدن] او [به میقات،] گوساله را [معبود خود] گرفتید، در حالى حالی که ستمکار بودید.
آن‌گاه پس از آن [انحراف] از شما درگذشتیم تا شاید شکر [این نعمت را] به جاى جای آورید.
و هنگامى هنگامی که به موسى موسی کتاب [تورات] و وسیله‌ی تشخیص [حقّ از باطل] دادیم، تا شاید شما هدایت شوید.
و زمانى زمانی که موسى موسی به قوم خود گفت: «اى «ای قوم من! شما با [به پرستش] گرفتن گوساله، به خود ستم کردید. پس به سوى سوی خالق خود توبه کنید و بازگردید و [افرادى [افرادی از] خودتان را [که گوساله را به پرستش گرفتند،] به قتل برسانید، این کار براى برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» پس خداوند توبه‌ى توبه‌ی شما را پذیرفت، زیرا او توبه‌پذیر مهربان است.
و هنگامى هنگامی که گفتید: «اى موسى! «ای موسی! ما هرگز به تو ایمان نمى‌آوریم، نمی‌آوریم، مگر این که خدا را آشکارا [به چشم خود] ببینیم.» پس صاعقه [جان] شما را گرفت، در حالى حالی که تماشا مى‌کردید. می‌کردید.
سپس شما را پس از مرگتان [حیات بخشیدیم و] برانگیختیم، شاید شکرگزارى شکرگزاری کنید.
و ابر را بر شما سایبان ساختیم و مَنّ و سَلوى سَلوی را براى برای شما فرستادیم [و گفتیم]: «از نعمت‌هاى پاکیزه‌اى نعمت‌های پاکیزه‌ای که به شما روزى روزی دادیم بخورید». [ولى [ولی آنها با بهانه‌جویى‌هاى بهانه‌جویی‌های خود، کفران نعمت کردند. بدانید که] آنها به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم نمودند.
و [به خاطر بیاورید] زمانى زمانی که گفتیم: «وارد این قریه (بیت‌المقدّس) شوید و از [نعمت‌هاى [نعمت‌های فراوان] آن، هر چه مى‌خواهید می‌خواهید با گوارایى گوارایی بخورید و از درِ [معبد بیت‌المقدّس] سجده‌کنان و خاشعانه وارد شوید و بگویید»: «خداوندا! گناهان ما را بریز!» «تا ما خطاهاى خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران، پاداشى پاداشی افزون خواهیم داد.»
امّا ستمگران [آن را] به سخن دیگرى دیگری غیر از آنچه به ایشان گفته شده بود، تبدیل کردند [به جاى جای حِطَََّه، گفتند: «حِنطَه»] پس بر آن ستمکاران به سزاى گناهى سزای گناهی که مرتکب مى‌شدند، عذابى می‌شدند، عذابی از آسمان فروفرستادیم.
و زمانى زمانی که موسى براى موسی برای قوم خویش آب طلبید، به او گفتیم: «عصایت را به سنگ بزن!» ناگاه دوازده چشمه‌ی آب از آن شکافت و جوشید، [به طورى طوری که] هر گروهی [از طوایف دوازده‌گانه بنى‌اسرائیل] بنی‌اسرائیل] آبشخور خود را شناخت. [گفتیم:] «از روزىِ الهى روزیِ الهی بخورید و بیاشامید و در زمین، تبهکارانه فساد نکنید!»
و زمانى زمانی که گفتید: «اى موسى! «ای موسی! ما هرگز یک نوع غذا را تحمّل نمى‌کنیم. نمی‌کنیم. پس پروردگارت را بخوان تا از آنچه زمین مى‌رویاند، می‌رویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش، براى برای ما بیرون آورد.» موسى موسی گفت: «آیا [غذاى] [غذای] پست‌تر را به جاى [غذاى] جای [غذای] بهتر مى‌خواهید؟ می‌خواهید؟ [اکنون که چنین است، بکوشید از این بیابان خارج و] وارد شهر شوید، که هر چه خواستید براى برای شما فراهم است.» پس [مهرِ] ذلّت و درماندگى درماندگی بر آنها زده شد و [بار دیگر] گرفتار غضب پروردگار شدند. این بدان جهت بود که آنها به آیات الهى الهی کفر مى‌ورزیدند می‌ورزیدند و پیامبران را به ناحقّ مى‌کشتند، می‌کشتند، و این به سبب آن بود که آنان گنهکار و سرکش و متجاوز بودند.
کسانى کسانی که [به اسلام] ایمان آوردند و کسانى کسانی که به آیین یهود گرویدند و نصارا و صابئان، هر کدام که به خدا و روز قیامت ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، پس پاداششان نزد پروردگارشان مسلّم است. و نه ترسى ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین مى‌شوند. می‌شوند.
و [به یاد آورید] زمانى زمانی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم [و گفتیم]: «آنچه را [از آیات و دستورات خداوند] به شما داده‌ایم، با قدرت بگیرید و آنچه را در آن هست، به خاطر داشته باشید [و به آن عمل کنید] تا پرهیزکار شوید.»
-72,33 +72,33
قطعاً از [سرنوشت] کسانى کسانی از شما که در روز شنبه، نافرمانى نافرمانی کردند [و به جاى جای تعطیل کردن این روز، دنبال کار رفتند،] آگاهید، ما به آنان گفتیم: «به شکل بوزینه‌هایی طرد شده درآیید!»
ما این مجازات را درس عبرتى براى عبرتی برای مردم آن زمان و نسل‌هاى نسل‌های بعد از آنان، و پندى براى پندی برای پرهیزکاران قرار دادیم.
و هنگامى هنگامی که موسى موسی به قوم خود گفت: «خداوند به شما فرمان مى‌دهد [براى می‌دهد [برای یافتن قاتل] ماده گاوى گاوی را ذبح کنید.» گفتند: «آیا ما را به تمسخر مى‌گیرى؟» [موسى] می‌گیری؟» [موسی] گفت: «به خدا پناه مى‌برم می‌برم از این که از جاهلان باشم.»
[بنى‌اسرائیل [بنی‌اسرائیل به موسى] موسی] گفتند: «براى «برای ما پروردگارت را بخوان تا بر ما روشن کند که آن چگونه [گاوى] [گاوی] است؟» [موسى] [موسی] گفت: «خداوند مى‌فرماید: می‌فرماید: ماده گاوى گاوی که نه پیر و از کار افتاده باشد و نه بِکر و جوان، [بلکه] میان این دو [و میان‌سال] باشد. پس آنچه به شما دستور داده شده [هر چه زودتر] انجام دهید.»
[آنان به موسى] موسی] گفتند: «براى «برای ما پروردگارت را بخوان تا بر ما روشن سازد که رنگش چگونه باشد؟» [موسى] [موسی] گفت: «خداوند مى‌گوید: می‌گوید: آن ماده گاوى گاوی باشد زرد یکدست، که رنگِ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد!»
[بار دیگر به موسى] موسی] گفتند: «براى «برای ما پروردگارت را بخوان تا بر ما روشن کند چگونه گاوى گاوی باشد؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده و اگر خداوند بخواهد، [به شناخت آن] هدایت خواهیم شد.»
[موسى] [موسی] گفت: «خداوند مى‌فرماید: می‌فرماید: آن گاوى گاوی است که نه چنان رام باشد که زمین را شخم زند و نه کشت‌زار را آبیارى آبیاری کند. [بی‌عیب و] سالم است و هیچ لکه‌اى لکه‌ای در [رنگ] آن نیست.» گفتند: «الآن حقّ [مطلب] را آوردى!» آوردی!» پس [چنان گاوى گاوی را پیدا کردند و] آن را سر بریدند، ولى ولی نزدیک بود انجام ندهند.
و هنگامى هنگامی که فردى فردی را به قتل رساندید و سپس درباره‌ى درباره‌ی [قاتل] او، به نزاع پرداختید، ولى ولی خداوند آنچه را شما پنهان مى‌داشتید، می‌داشتید، آشکار مى‌سازد. می‌سازد.
سپس گفتیم: «قسمتى «قسمتی از گاو ذبح شده را به مقتول بزنید [تا زنده شود و قاتل را معرّفى معرّفی کند]. خداوند این‌گونه مردگان را زنده مى‌کند می‌کند و آیات خود را به شما نشان مى‌دهد، می‌دهد، شاید بیندیشید.»
سپس دل‌هاى دل‌های شما بعد از این [همه کفران] سخت شد، همچون سنگ یا سخت‌تر! چرا که از پاره‌اى پاره‌ای سنگ‌ها، نهرها شکافته [و جارى] مى‌شود جاری] می‌شود و پاره‌اى پاره‌ای از آنها، شکاف برمى‌دارد برمی‌دارد و آب از آن تراوش مى‌کند، می‌کند، و بعضى بعضی از سنگ‌ها از خوف خدا [از فراز کوه] به زیر مى‌افتد. می‌افتد. و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
[پس اى ای مؤمنان!] آیا انتظار دارید [که یهودیانِ سرسخت،] به [دین] شما ایمان بیاورند؟ در حالى حالی که عده‌اى عده‌ای از آنان، سخنان خدا را مى‌شنیدند می‌شنیدند و پس از فهمیدنش‌، آن را تحریف مى‌کردند می‌کردند با آن که [حقّ را] مى‌دانستند؟! می‌دانستند؟!
و [همین یهودیان] هنگامى هنگامی که مؤمنان را ملاقات مى‌کنند، مى‌گویند: می‌کنند، می‌گویند: «ایمان آوردیم.» ولى هنگامى ولی هنگامی که با یکدیگر خلوت مى‌کنند، [بعضى می‌کنند، [بعضی به بعضى بعضی دیگر اعتراض کرده،] مى‌گویند: می‌گویند: «چرا آنچه را که خداوند [درباره‌ى [درباره‌ی صفات آخرین پیامبر] براى برای شما [در تورات] گشوده [به مسلمانان] بازگو مى‌کنید می‌کنید تا [روز رستاخیز] در پیشگاه پروردگارتان، بر ضدّ شما به آن استدلال کنند؟ پس آیا نمى‌فهمید؟!» نمی‌فهمید؟!»
آیا نمى‌دانند نمی‌دانند که خداوند آنچه را پنهان مى‌دارند می‌دارند و آنچه را آشکار مى‌کنند، مى‌داند؟! می‌کنند، می‌داند؟!
و پاره‌اى پاره‌ای از آنان (یهودیان) عوامانى عوامانی هستند که کتاب خدا را جز [مشتی خیالات و] آرزوها نمى‌دانند نمی‌دانند و تنها به پندارهایشان دل بسته‌اند.
پس واى وای بر کسانى کسانی که مطالبى مطالبی را با دست خود مى‌نویسند، می‌نویسند، سپس مى‌گویند: می‌گویند: «این، از طرف خداست.» تا به آن، بهاىِ اندکى بهایِ اندکی بستانند، پس واى وای بر آنها از آنچه دست‌هایشان نوشت و واى وای بر آنها از آنچه [از این راه] به دست مى‌آورند! می‌آورند!
و [یهود] گفتند: «جز چند روزى روزی محدود، هرگز آتش دوزخ به ما نخواهد رسید.» بگو: «آیا پیمانى پیمانی از نزد خدا گرفته‌اید که البتّه خداوند هرگز از پیمانش تخلّف نمى‌ورزد، نمی‌ورزد، یا چیزى چیزی را که نمى‌دانید نمی‌دانید به خدا نسبت مى‌دهید؟!»
آرى، کسانى می‌دهید؟!»
آری، کسانی که مرتکب گناه شوند و گناهشان آنان را فراگیرد [و آثار گناهان سراسر وجودشان را بپوشاند]، آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند بود.
و کسانى کسانی که ایمان آورده و کارهاى کارهای شایسته انجام داده‌اند، آنان اهل بهشتند و در آن جاوِدانه خواهند ماند.
و [به یاد آرید] زمانى زمانی که از بنى‌اسرائیل بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان، احسان کنید و با مردم، به زبان خوش سخن بگویید و نماز را برپاى برپای دارید و زکات بدهید. امّا شما جز عدّه‌ى کمى، عدّه‌ی کمی، [از این پیمان] سرپیچى سرپیچی کردید و [از وفاى وفای به آن] روى‌گردان روی‌گردان شدید.
و هنگامى هنگامی که از شما پیمان گرفتیم، خون‌هاى خون‌های یکدیگر را نریزید و همدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید، پس شما [به این پیمان] اقرار کردید و خود بر آن گواهی می‌دهید.
امّا این شما هستید که یکدیگر را به قتل مى‌رسانید می‌رسانید و جمعى جمعی از خودتان را از سرزمینشان [آواره و] بیرون مى‌کنید می‌کنید و علیه آنان، به گناه و تجاوز همدیگر را پشتیبانى مى‌کنید. ولى پشتیبانی می‌کنید. ولی اگر همانان به صورت اسیران نزد شما آیند، بازخریدشان مى‌کنید می‌کنید [تا آزادشان سازید] در حالى حالی که [نه تنها کشتن، بلکه] بیرون­راندن بیرون‌راندن آنها [نیز] بر شما حرام بود. آیا به بعضى بعضی از دستورات کتاب آسمانى آسمانی ایمان مى‌آورید می‌آورید و به برخى برخی دیگر کافر مى‌شوید؟ می‌شوید؟ پس جزاى جزای هر کس از شما که این عمل را انجام دهد، جز رسوایى رسوایی در این جهان، چیزى چیزی نخواهد بود و روز قیامت به سوی سخت‌ترین عذاب روانه شوند و خداوند هرگز از آنچه انجام مى‌دهید، می‌دهید، غافل نیست.
آنها کسانى کسانی هستند که زندگى زندگی دنیا را به بهاى بهای [از دست دادن] آخرت خریده‌اند، از این رو از عذاب آنها کاسته نمى‌شود نمی‌شود و آنها یارى یاری نخواهند شد.
و به موسى موسی کتاب [تورات] دادیم و از پس او پیامبرانى پى پیامبرانی پی در پى پی فرستادیم و به عیسى‌بن‌مریم عیسی‌بن‌مریم [معجزات و] دلایل روشن بخشیدیم و او را با روح‌القدس، تأیید و یارى یاری نمودیم. پس چرا هرگاه پیامبرى چیزى پیامبری چیزی بر خلاف هواى هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبّر ورزیدید، [و به جاى جای ایمان آوردنِ به او] جمعى جمعی را تکذیب کردید و جمعى جمعی را به قتل رساندید؟!
و آنها [از روى روی استهزا به پیامبران] گفتند: «دل‌هاى «دل‌های ما در غلاف است [و ما از گفته‌هاى گفته‌های شما چیزى نمى‌فهمیم].» چیزی نمی‌فهمیم].» چنین نیست، بلکه خداوند به سبب کفرشان، آنها را از رحمت خود دور ساخته [و چیزى چیزی درک نمى‌کنند]، نمی‌کنند]، پس اندکى اندکی ایمان مى‌آورند. می‌آورند.
و چون از سوى سوی خداوند، کتابى براى کتابی برای آنها آمد که نشانه‌هایى نشانه‌هایی را که در کتابشان آمده است، راست مى‌شمرد، می‌شمرد، و پیش از این به خود نوید مى‌دادند می‌دادند [که با کمک پیامبر جدید] بر کافران پیروز گردند، با این همه، هنگامى هنگامی که این [کتاب، و پیامبرى] پیامبری] را که شناخته بودند، نزد آنان آمد، به او کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد!
چه بد است آنچه که خویشتن را به آن فروختند، که از روى روی حسد، به آیاتى آیاتی که خدا فرستاده بود، کافر شدند [و گفتند]: «چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد، [آیاتش را] نازل مى‌کند؟!» می‌کند؟!» پس به قهر پى پی در پى الهى پی الهی گرفتار شدند. و براى برای کافران، مجازاتى مجازاتی خوارکننده است.
و هنگامى هنگامی که به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل کرده، ایمان آورید.» می‌گویند: «ما تنها به چیزى چیزی ایمان مى‌آوریم می‌آوریم که بر [پیامبر] خودمان نازل شده باشد.» و به غیر آن کافر مى‌شوند، می‌شوند، در حالى حالی که آن [قرآن] حقّ است و آنچه را [از نشانه­های نشانه‌های آن] در کتاب ایشان آمده است، تصدیق مى‌کند. می‌کند. بگو: «اگر [به آیاتى آیاتی که بر خودتان نازل شده] مؤمن بودید، پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل مى‌رساندید؟!» می‌رساندید؟!»
و موسى موسی [آن همه دلایل روشن و] معجزات براى برای شما آورد، ولى ولی شما پس از [غیبت] او گوساله را [به خدایى] خدایی] گرفتید، در حالى حالی که ستمکار بودید.
و آن‌گاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم [و گفتیم]: «دستوراتى «دستوراتی که به شما داده‌ایم، محکم بگیرید و گوش دهید [و عمل کنید].» [امّا آنان] گفتند: «شنیدیم و نافرمانى نافرمانی کردیم.» و به سبب کفرشان، به [پرستش] گوساله دل باختند. بگو: «اگر ادّعاى ادّعای ایمان دارید، [بدانید که] ایمانتان شما را به بدچیزى بدچیزی فرمان مى‌دهد.» می‌دهد.»
بگو: «اگر [آن چنان كه مدّعى مدّعی هستید] سراى سرای آخرت در نزد خداوند مخصوص شماست، نه سایر مردم، پس آرزوى آرزوی مرگ كنید، اگر راست مى‌گویید.»
ولى می‌گویید.»
ولی آنها به سبب آنچه از [اعمال بد که از] پیش فرستاده‌اند، هرگز آرزوى آرزوی مرگ نخواهند كرد و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
[اى [ای پیامبر!] هر آینه یهود را حریص‌ترینِ مردم، حتّى حتّی [حریص‌تر] از مشركان، بر زندگى زندگی [این دنیا و اندوختن ثروت] خواهى خواهی یافت، [تا آنجا كه] هر یك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، در حالى حالی كه [اگر] این عمر طولانى طولانی به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست.
[یهود مى‌گویند: می‌گویند: «چون فرشته‌اى فرشته‌ای كه وحى وحی بر تو نازل مى‌كند، می‌كند، جِبرئیل است، ما به تو ایمان نمى‌آوریم.»] نمی‌آوریم.»] بگو: «هر كه دشمن جِبرئیل باشد [در حقیقت دشمن خداست].» چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است، [قرآنى] [قرآنی] كه كتب آسمانى آسمانی پیشین را تصدیق مى‌كند می‌كند و مایه‌ى مایه‌ی هدایت و بِشارت براى برای مؤمنان است.
-106,16 +106,16
همانا آیات روشنى روشنی به سوى سوی تو فرستادیم و جز فاسقان كسى كسی به آنها كفر نمى‌ورزد. نمی‌ورزد.
و آیا چنین نبود كه هر بار یهود پیمانى پیمانی [با خدا و پیامبر] بستند، جمعى جمعی از آنان، آن را دور افكندند؟ حقیقت این است كه بیشتر آنها ایمان ندارند.
و هنگامى هنگامی كه فرستاده‌اى فرستاده‌ای [چون پیامبر خاتم] از سوى سوی خدا به سراغشان آمد كه با نشانه‌هایى نشانه‌هایی كه نزد آنها بود، مطابقت داشت، گروهى گروهی از اهل كتاب، كتاب خدا را پشت سر افكندند، گویى گویی هیچ از آن آگاهى آگاهی ندارند.
و [یهود] آنچه را [از افسون و سحر] که شیاطین [جنّ و انس] در عصر سلیمان مى‌خواندند، پیروى می‌خواندند، پیروی کردند و سلیمان هرگز [دست به سحر نیالود و] کافر نشد ولی شیاطین، کفر ورزیدند که به مردم سحر و جادو مى‌آموختند می‌آموختند و [نیز یهود] از آنچه بر دو فرشته، هاروت و ماروت، در شهر بابل نازل شده بود [پیروى [پیروی نمودند. آنها سحر را براى آشنایى برای آشنایی با طرز ابطال آن به مردم مى‌آموختند.] می‌آموختند.] و به هیچ کس چیزى نمى‌آموختند، چیزی نمی‌آموختند، مگر این که قبلاً به او مى‌گفتند: می‌گفتند: «ما وسیله‌ی آزمایشِ شما هستیم، [با به کار بستن سحر] کافر نشوید [و از این تعلیمات، سوء استفاده نکنید].» ولى ولی آنها از آن دو فرشته مطالبى مطالبی را مى‌آموختند می‌آموختند تا بتوانند به وسیله‌ی آن میان مرد و همسرش جدایى جدایی بیافکنند. ولى هیچ­گاه ولی هیچ‌گاه بدون خواست خدا، نمى‌توانند نمی‌توانند به کسى کسی ضرر برسانند. آنها مطالبی را فرامى‌گرفتند فرامی‌گرفتند که براى برای آنان زیان داشت و نفعى نفعی نمی‌رساند، و مسلّماً مى‌دانستند می‌دانستند هر کس خریدار این گونه متاع باشد، بهره‌اى بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت و به راستى راستی خود را به بد چیزى چیزی فروختند، اگر مى‌فهمیدند. می‌فهمیدند.
و اگر آنها ایمان آورده و پرهیزکار شده بودند، قطعاً پاداشى پاداشی که نزد خداست، براى برای آنان بهتر بود، اگر آگاهى آگاهی داشتند.
اى کسانى ای کسانی که ایمان آورده‌اید! [هنگامى [هنگامی که از پیامبر تقاضاى تقاضای مهلت براى برای درک آیات قرآن مى‌کنید، می‌کنید، به او] نگویید: «راعِنا، مراعاتمان کن!» بلکه بگویید: «اُنظُرنا، ما را در نظر بگیر!» [زیرا راعِنا، به معناى معنای «ما را تحمیق کن» نیز هست و دستاویزى دستاویزی است براى برای دشمن]؛ و [این توصیه را] بشنوید، و براى برای کافران عذاب دردناکى دردناکی است.
کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیر و نیکى نیکی از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود. در حالى حالی که خداوند، رحمت خود را به هر که بخواهد، اختصاص مى‌دهد، می‌دهد، و خداوند صاحب فضل بزرگ است.
هر [حکم و] آیه‌اى آیه‌ای را نَسخ کنیم و یا [نزول] آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را مى‌آوریم، می‌آوریم، آیا نمى‌دانى نمی‌دانی که خدا بر هر چیزى چیزی تواناست؟
آیا ندانستى ندانستی که حکومت آسمان‌ها و زمین تنها از آن خداست؟ و جز خدا براى برای شما هیچ یاور و سرپرستى سرپرستی نیست.
آیا مى‌خواهید می‌خواهید از پیامبرتان سؤالات و درخواست‌هایى درخواست‌هایی [نابجا] کنید، آن‌گونه که پیش از این، موسى موسی [از طرف بنى‌اسرائیل] بنی‌اسرائیل] مورد سؤال قرار گرفت؟ و هر کس [با این بهانه‌جویى‌ها بهانه‌جویی‌ها از ایمان سر باز زند و] کفر را به جاى جای ایمان بپذیرد، قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است.
بسیارى بسیاری از اهل کتاب [نه تنها خودشان ایمان نمى‌آورند، نمی‌آورند، بلکه] از روى حسدى روی حسدی که در درونشان هست، دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به کفر بازگردانند، با این که حقّ [بودن اسلام و قرآن،] براى برای آنان روشن شده است، ولى ولی شما [آنها را] عفو کنید و درگذرید تا خداوند فرمان خویش را بفرستد، همانا خداوند بر هر کارى کاری تواناست.
و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید، و هر خیرى خیری که براى برای خود از پیش مى‌فرستید، می‌فرستید، آن را نزد خدا [در سراى سرای دیگر] خواهید یافت، همانا خداوند به اعمال شما بیناست.
و آنها گفتند: «هیچ کس، جز یهود یا نصارا، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.» اینها [پندار و] آرزوهاى آرزوهای آنهاست، بگو: «اگر راست مى‌گویید، می‌گویید، دلیل خود را [بر این موضوع] بیاورید!»
آرى، آری، [بهشت در انحصار هیچ گروهى گروهی نیست،] کسى کسی که با اخلاص به خدا روى روی آورد و نیکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى ترسی بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد.
و یهودیان گفتند: «نصارا بر حقّ نیستند.» و نصارا گفتند: «یهودیان بر حقّ نیستند.» در حالى حالی که [هر دو گروهِ] آنان، کتاب آسمانى آسمانی را مى‌خوانند! می‌خوانند! همچنین افراد نادان دیگر [همچون مشرکان که خبر از کتاب ندارند]، همانند سخن آنها را گفتند. پس خداوند در روز قیامت درباره‌ی آنچه در آن اختلاف دارند، میان آنها داوری خواهد نمود.
کیست ستمکارتر از آن که نگذاشت نام خدا در مساجد الهى الهی برده شود و در خرابى خرابی آنها تلاش کرد؟ آنان جز با ترس و خوف، حقّ ورود به مساجد را ندارند. بهره‌ى بهره‌ی آنان در دنیا، رسوایى رسوایی و خوارى خواری و در آخرت عذاب بزرگ است.
-123,76 +123,76
و [برخى [برخی از اهل کتاب و مشرکان] گفتند: «خداوند، فرزندى براى فرزندی برای خود اختیار کرده است.» منزّه است او، بلکه آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن اوست و همه در برابر او فرمان برند.
پدیدآورنده‌ی آسمان‌ها و زمین اوست، و هنگامى هنگامی که فرمان [آفرینشِ] چیزى چیزی را صادر کند، فقط مى‌گوید: می‌گوید: «باش!» پس آن [چیز، بى‌درنگ] بی‌درنگ] موجود مى‌شود. می‌شود.
افراد ناآگاه گفتند: «چرا خدا با خود ما سخن نمى‌گوید؟ نمی‌گوید؟ یا آیه و نشانه‌اى نشانه‌ای برای خود ما نمى‌آید؟» نمی‌آید؟» پیشینیانِ آنها نیز، همین‌گونه سخن مى‌گفتند، می‌گفتند، دل‌ها [و افکار]شان مشابه یکدیگر است، ولى ولی ما [به اندازه‌ى کافى] اندازه‌ی کافی] آیات و نشانه‌ها را براى برای اهل یقین [و حقیقت‌جویان] روشن ساخته‌ایم.
[اى [ای رسول!] ما تو را به حقّ فرستادیم تا بشارت‌گر و بیم‌دهنده باشى باشی و تو مسئول دوزخیان [و جهنّم رفتن آنان] نیستى.
[اى نیستی.
[ای پیامبر!] هرگز یهود و نصارا از تو راضى راضی نخواهند شد تا [آنکه تسلیم خواسته‌ی آنان شوى شوی و] از آیین آنان پیروى کنى. پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهى الهی است.» و اگر از هوا و هوس‌هاى هوس‌های آنان پیروى کنى، پیروی کنی، بعد از آنکه علم [الهى] [الهی] نزد تو آمد، هیچ سرور و یاورى یاوری از ناحیه‌ی خداوند براى برای تو نخواهد بود.
کسانى کسانی که به آنها کتاب آسمانى آسمانی داده‌ایم و آنرا چنان که سزاوار است، تلاوت [و عمل] مى‌کنند، می‌کنند، آنان به آن ایمان مى‌آورند می‌آورند و کسانى کسانی که به آن کافر شوند، آنان همان زیانکارانند.
اى بنى‌اسرائیل! ای بنی‌اسرائیل! نعمت مرا که به شما ارزانى ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برترى برتری بخشیدم، یاد کنید.
و بترسید از روزى روزی که هیچکس چیزى چیزی [از عذاب خدا] را از دیگرى دیگری دفع نمی‌کند و هیچ‌گونه عوضى عوضی از او قبول نمی‌گردد و هیچ شفاعتى، شفاعتی، او را سود ندهد و [از جانب هیچ کسى] یارى کسی] یاری نمی‌شود.
و هنگامى هنگامی که پروردگارِ ابراهیم، او را با حوادث گوناگونى گوناگونی آزمود و او به خوبى خوبی از عهده‌ی آزمایش برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام مردم قرار دادم.» ابراهیم گفت: «از دودمان من نیز [امامانى [امامانی قرار بده].» خداوند فرمود: «پیمان من به ستمکاران نمى‌رسد». نمی‌رسد».
و [به یادآور] هنگامى هنگامی که خانه[ى خانه[ی کعبه] را محل بازگشت و اجتماع و مرکز امن براى برای مردم قرار دادیم [و گفتیم]: «از مقام ابراهیم، جایگاهى براى جایگاهی برای نماز انتخاب کنید.» و به ابراهیم و اسماعیل تکلیف کردیم که: «خانه‌ی مرا براى برای طواف‌کنندگان و معتکفان و رکوع‌کنندگانِ سجده‌گزار، پاک و پاکیزه کنید.»
و هنگامى هنگامی که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این [سرزمین] را شهرى شهری امن قرار ده و اهل آن را، آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آورده‌اند، از ثمرات [گوناگون] روزى روزی ده!» [خداوند] فرمود: «و به آنهایى آنهایی که کافر شوند [نیز] بهره‌ى اندکى بهره‌ی اندکی خواهم داد. سپس آنها را به قهر به سوى سوی عذاب آتش مى‌کشانم می‌کشانم و چه بد، سرانجامى سرانجامی است.»
و هنگامى هنگامی که ابراهیم و اسماعیل، پایه‌هاى پایه‌های خانه [کعبه] را بالا مى‌بردند می‌بردندمى‌گفتند]: می‌گفتند]: «پروردگارا! از ما بپذیر! همانا تو شنوا و دانایى! دانایی!
پروردگارا! ما را تسلیم خود قرار ده و از نسل ما [نیز] امّتى امّتی که تسلیم تو باشند، پدید آور و راه و روشِ پرستش را به ما نشان ده و توبه‌ى توبه‌ی ما را بپذیر، که همانا تو، توبه‌پذیرِ مهربانى!» مهربانی!»
«پروردگارا! در میان آنان پیامبرى پیامبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه نماید، که تو خود توانا و حکیمى!» حکیمی!»
کیست که از آیین ابراهیم روى روی بگرداند، مگر کسى کسی که خود را به نادانی و بى‌خردى بی‌خردی زده است؟ و ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر [نیز] از صالحان است.
هنگامى هنگامی که پروردگار ابراهیم به او گفت: «تسلیم شو!» [او فرمان پروردگار را از جان و دل پذیرفت و] گفت: «در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.»
و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به همان آیین سفارش کردند [و گفتند]: «فرزندان من! خداوند براى برای شما این دین [توحیدى] [توحیدی] را برگزیده است. پس [تا پایان عمر بر آن باشید و] جز در حال تسلیم [و فرمانبردارى] فرمانبرداری] نمیرید.»
آیا شما [یهودیان] هنگامى هنگامی که مرگ یعقوب فرارسید، حاضر بودید!؟ آن هنگام که به فرزندان خود گفت: «پس از من چه مى‌پرستید؟» می‌پرستید؟» گفتند: «خداى «خدای تو و خداى خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را و ما در برابر او تسلیم هستیم.»
آنها امّتى امّتی بودند که درگذشتند، دستاورد آنها مربوط به خودشان و دستاورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام داده‌اند، بازخواست نخواهید شد.